جامعه مدنی از دیدگاه  ملا عبد الرسول مدنی کاشانی

(بررسی کتاب رساله انصافیه) نوشته محمد مشهدی نوش آبادی

بی شک «رساله انصافيه» مترقی ترین رساله ای است که از سوی عالمی دینی در توصیف جامعه مدنی در دوره مشروطه نگاشته شده است . اتخاذ چنین موضعی از سوی ملا عبد الرسول مدنی کاشانی در فضایی که در جناح مشروطه خواه افراطی و مشروعه خواه ارتجاعی در مقابل هم قرار گرفته و زمینه انحلال این نهضت را فراهم می آوردند بسیار واقع بینانه و مترقی است.

آیت الله ملا عبدالرسول مدنی ، عالم فاضل کاشانی ؛ نه نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع غربی منفی نگر است و نه ذره ای از ا صول دینی خود عقب نشینی می کند. وی که با اندیشه های روشنفکران و مصلحان ایرانی آشناست در اثر خود از سید جمال ، ملکم خان و طالبوف تبریزی به نیکی یاد می کند و جناح ارتجاعی را در جای جای این رساله مورد ملامت و سرزنش قرار می دهد. . «فریدون آدمیت» درباره این رساله و در مقایسه با رساله تنبيه الامه نائینی مینویسد :

«رساله انصافیه به قلم ملا عبدالرسول کاشانی از نظرگاه روشنفکری ارزنده ترین نوشته هایی است که از علماء دینی این دوره سراغ داریم . این کتاب در گفتگوی راجع به حقوق آزادی و مفهوم تفکیک قوا در نظام مشروطیت، و به طور کلی از نظر روشنفکری برتر از رساله نائینی است . (آدمیت ، ایدئولوژی نهفت مشروطیت، ۲۵۰)

درک عمیق کاشانی از برخی معانی جامعه مدنی مانند تفکیک قوا و حاکمیت قوه قانونگذار بر دیگر قوا از نظر آدمیت شگفت انگیز است. در هر صورت ما در این فرصت بیش از آنکه نقد رساله انصافیه را داشته باشیم نمادهای جامعه مدنی را در این رساله از نظر می گذرانیم:

1-آزادی

ملا عبدالرسول مدنی ؛ آزادی را از حقوق طبیعی انسان دانسته و معتقد است جز از طریق آزادی نمی توان به طبیعت انسانی نائل شد:« آزادی انسان یعنی مختار نفس و مال و عیال و منزل و کسب و حرکت و سکون و غیر ذلک خود باشد. آزادی از طبعیات انسان است. هر کس به این طبیعت نائل شد انسان است والا جبران و با بتن از حیوان است .» (رساله انتافيه ، ص ۷۵) وی در این رساله از انواع آزادی در جامعه مدنی سخن می گوید و به ضرورت و فواید آن اشاره می کند:

2-۔ آزادی مطبوعات

 از دیگر اصول … آزادی در قلم و طبع است چنانچه بدون ملاحظه هر چه می خواهد بنویسد و هر چه می خواهد طبع نماید و مائع نداشته باشد، چه بسیار نوعروسان زیبای حکمت و دوشیزگان معرفت به همین ملاحظه در پس پرده مستور ماند داند (همان، ص ۹۲)وی که به خرابیهای ایران را نتیجه عدم آزادی می داند، درباره مطبوعات سخن دلپذیری دارد می نویسد: «اهالی هیچ دولتی نائل به عادات بشری نشدند ، مگر بعد از نشر روزنامجات که امروزه اعمال خیر و شر را مجسم نمودند. نتایج هر عملی را تشریح کردند و بنی نوع را اولا به محاسن اخلاق دلالت کردند. حقوق آنها را به آن ها نمودند . گاهی غاصبین حقوق آنها را به آنها نشان می دهند و خاطر نشان می کنند . (همان، ص ۱۲۵)

 ۳- آزادی عقاید

 از جمله فرازهای این رساله سختی است در باب آزادی عقاید . از نظر مدنی کاشانی آزادی عقیده در هر شرایط محفوظ است حتی اگر مخالف عقیده دینی باشد . ایشان مینویسد:

اتخاذ چنین موضعی از سوی ملا عبد الرسول مدنی کاشانی در فضایی که در جناح مشروطه خواه افراطی و مشروعه خواه ارتجاعی در مقابل هم قرار گرفته و زمینه انحلال این نهضت را فراهم می آوردند بسیار واقع بینانه و مترقی است.

«و أما آزادی در عقاید، اگر مقصود عقایدی است که تعلق به امور معاشیه و سیابه دارد معلوم است آزاد است حتی در اظهار آن چرا که فایده به غیر هم برسد و اگر مقصود در عقاید ، اصول دین است ، آن هم معلوم است، مراد چه است یعنی معقول نیست کسی را برخلاف عقیده اش تکلیف کردن مگر به استدلال و … و چنانچه بعد از استدلال و انذار، به طریق حق عقیدت پیدا نکرد انسان حق تعرض به اورا  ندارد.. بلکه تعرض حق خداوند است. (همان، ص ۹۳)

مدنی کاشانی که حق تعرض در مورد عقیده خلاف دین را از انسان سلب می کند در خصوص جنگهای پیامبر با مخالفان داخلی و خارجی تعبیر جالبی دارد و می نویسد:

«شمشیر (پیامبر) برای تصحیح عقاید نبود، بلکه با برای دفع دشمن یا برای جلب مردم تحت قانون صحیح بود .(همان، ص ۹۲)

 ۴- آزادی ملت در انتخابات

«(دیگری) از اصول مشروطیت آزادی ملت است . در حق انتخاب برای دارالشوری» (همان، ص ۹۲) که به آن اشاره خواهد شد. أما آیا برای این آزادیها قیدی وجود دارد ؟ مدنی کاشانی که قائل به حدود آزادی است قانون را قید آن می داند اما تمام این آزادیها تحمیل می شود در تحت اطاعت از قانون( همان، ص ۹۲)

5- قانون

« پس لابد قانونی لازم است برای آزادی که منجر به تعدی و خودسری نشود . پس آزادی هرکس ملتزم است او را اطاعت از قانون ، تا دیگران نیز آزاد باشند . پس باید قانون ، مانع از انحصار باشد .» (همان، ص ۷۶)

دیگر آن که منشأ قانون از نظر مدنی کاشانی چیست ؟ آیا مردم حق تعیین قانون را دارند یا خیر؟

کاشانی منشأ قانون را وحی میداند . آدمی به سبب محدودیتهایی که دارد نمی تواند منشأ قانون باشد ولی می نویسد: «چنین قانون پاک و کامل و مکملی را نتوان آورد مگر از منشا(ان هو الا وحی یوحی ….) (زیرا) ناچار در طبیعت انسان قوای غریضه و شهویه مرکوز است انسان نه مقنن می تواند باشد نه حاکم. پس متن خدا باید و حاکم بين خلق ، جز قانون صحیح نشاید.» (همان، ص ۷۷)

 از نظر او عدم حاکمیت این قوانین مقدسه غریبان را مجبور به ایجاد پارلمان کرد است. «مادام که قوانین مقدسه ما حاکم بود، نه شخص انسانی، متمدن تر و باثروت ترین دول بودیم (او) محتاج پارلمان نبودیم؟ دول دیگر چون دارای چنین توانیی نبودند محتاج به عنوان مشروطه شدند تا بدین حیلت تحصیل  قوانین صحيحه نمایند، زمان (، ص ۷۸)

اما این ختم نظر مدنی کاشانی در باب قانون نیست بلکه در جایی نیز حق قانونگذاری مردم را محفوظ می داند . از نظر وی برای قانونی که منشا انسانی دارد دو پیش شرطلازم است اول اینکه قانون الهی در آن مورد سخنی نگفته باشد دوم اینکه قانون انسانی با قوانین شریعت مخالف نباشد البته این نوع قوانین نیز محکوم به قوانینی است که از شرع وضع شده است می نویسد: «نخواهیم داشت عنوانی را در غیر عبادات ، که بواسطة گذشتن زمان ها تغییر پیدا کرده باشد و از شرع ما قانونی که حاکم بر آن هم باشد نداشته باشیم. مثلا به کلمه «خیر لباس کل زمان لباس اهله» در هر زمانی لباس متداول آن زمان را به حکم شرع می توان پوشید ولو مخالف با لباس زمان شارع باشد ، و همچنین به کلمه «كلما لم يقدر بقدر فالمحكم فيه العرف»، ([ هر آنچه به اندازه معینی تقدیر و مقرر نشده باشد، پس حکم کننده در باره آن عرف است) میزان خیلی از احکام را خاصه در مقام جزاها که در شرع مطهر اندازه برای آن معین نشد، بدست اهل خبره آن داده. پس در بیان خیلی از احکام بلکه وضع خیلی از قوانین به همین قانون مبارک کلی دست آویز می توانیم شد. از اینها گذشته قانون و ضابطه شریفه « كلماحكم به العقل حکم به الشرع و بالعکس که برای ما گذارده در هیچ موقع متحیر نمی مانیم خاصه با« ولاتجمع امتي على الخطاء،» پس در وقتی که دویست نفر عقلای بی غرض مسلمان هم رأی در مطلبی شوند، یقین انکار آن انکار قوانین پیغمبر (ص) خواهد شد و تمام در صورتی است که مخالف با قانون صریحی از شرع نباشد والآ رد خواهیم کرد. (همان ، اس ۱۱۵)

وی آن دسته از هم صنفان خود را که بر مسند پیامبر (ص) نشسته اند و با بی اعتنایی به قانون رفتار می کنند و مجرمان را بستی خود قرار می دهند به باد انتقاد می گیرد و آن رفتارها را باعث سلب اعتماد مردم و گریز آنها از دین می داند، (همان، ص ۸۳) مدنی کاشانی در تعریف حکومت مشروطه نیز آن را دولتی می داند که صاحب منصبانآن مستلزم باشند به اطاعت از قانون و نشر عدل به عبارت دیگر تمام حاکم خود را حاکم غیر خود را قانون بدانند هیچ کس حکومت را حق خود نداند. (همان، ص ۷۹)

انتخابات و نظارت مردم بر اعمال حکومت

 کاشانی مسئله انتخاب وکلای قانونگذار را در زمانی که معصوم (ع) وجود ندارد ناگزیر و آن را اول عمل مشروطه می داند:

 اول عمل مشروطه مسله انتخاب وكلای دارالشوی و ولایتی و بلدی و غیر ذلک است. در زمان غیبت امام (ع) قانون بانک به دست آوردن به عدل رفتار کردن به توسط آن حضرت ممکن نیست، و غیر از به دامان انتخاب شدن چاره ای نیست تا بلکه به این حيلت ها دست افراد را از قانون تراشید حکومت کوتاه نمائیم [و] قانون صحيح خود را به دست آورده [نا حاکم ما باشد

همان، ص ۸۰) همچنین در قسمتهای متعددی از این رساله بر نظارت مردم به انحاء مختلف تأکید شده است

 مساوات

مسئله مساوات مهمترین مسئله مورد مناقشه در پیرامون حقوق مساوی زن و مرد ، مسلمان و غیر مسلمان می باشد، رأی کاشانی را در این باره مرور می کنیم

 کاشانی همانند دیگر علمانی مذهبی قائل به مساوات بین فقیر و غنی ، رعیت و حاکم و همه اقشار جامعه است. جز اینکه قائل به تساوی بین زن و مرد نیست ، أو اختلاف بین زن و مرد را در کمال انسانی می داند. همچنین معتقد به تساوی حقوق آزاد و برد و کافر و مسلمان نیست و آن را ناشی از عدم دخول در تحت قانون می داند. (همان ۲۰ مصر ۱۱۱)

 پیداست که وی علی رغم تصور برخی به هیچ وجه از مسائلی که نزد او ااصول و نصوص دینی محسوب می شود عدول نمی کند و حاضر به کم رنگ کردن آنها هم نیست.

نظر این فقیه در مسئله قانون نیز روشن شد . در واقع آنچه باعث برتری مدنی کاشانی بر دیگر علمای دوره مشروطه می شود برداشت بسیار متجددانه و واقع بینانه از این اصول در برخورد با تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مغرب زمین است.

 از نظر او برای جامعه اسلامی ایران لازم است تا از طریق دست بازی به آن تحولات، استبداد دینی و سیاسی منکوب شود ، ظلم و تجاوز و هرج و مرج و نفر و جهل و – بی قانونی به حداقل ممکن برسد و مقدمات : آبادانی ایران فراهم آید.

امنیت

کاشانی امنیت بر نفس و عرض و مال مردم را نیز از جمله اصول مشروطیت میداند و سبب مجازاتها را نیز برقراری همین امنیت می داند و می نویسندک:

 «في الواقع غرض از تمام زحمات انبیاء و سلاطین و وضع قوانین و مدافع، ظلمها  نیست به جز اینکه مردم ایمن باشند در این سه فقره» ایجاد امنیت به عنوان غرض اصلی انبیاء از نظر کاشانی نشان دهنده نگرش انسانی یک عالم واقع بین و وسعت نظر او نسبت به حقوق انسانی است.

تفکیک قوا

کاشانی بر تفکیک قوا به عنوان یکی از  عناصر اساسی حکومت مشروطه تأکید می کند و عدم رعایت آن را باعث خرابی مملکت می داند. وی قوه مجریه را تابع قوه مقننه و اعمالش را در هماهنگی با آن – می داند، قوه قضاییه نیز به عنوان واضع قوانین جزئیه ای میداند که دولت مجری آن | است. به نظر او در صدر اسلام نیز حضرت نبی (ص) مقنن و علی (ع) و خلفاب مجری و قاضی آن احکام بوده اند. (همان، ص ۸۱) کاشانی از جمله اصول دیگر مشروطه را ؛ شایسته سالاری ، رفع ظلم ، تحميل ماليات صحیح و ..، میداند که پیرامون هر یک ا توضیحی نیز آورده است

وی در پایان رساله اتصافيه باتوجه به  اوضاع ایران در آن زمان، موانع استقرار حکومت مشروطه را بر می شمارد و راه علاج برخی از آنها را نیز بازگو می کند ، وی موانع را این چنین فهرست می کند؛

1-بی علمي ۲- تزاحم مشاغل ۳- عدم تبعیت بعضی از اولياء أمور از قانون ۴- سکوت عالم و آمر و نهی جاهل و جهل أو ۵- پی چیزی و بی کسبی ما 6- عادت به  ظلم ۷- عدم خوف از خدا ۸- یاس ونا امیدی (همان ، قم ۱۳۷ – ۱۳۲)

 مأخد : رساله انصافیه ، آیت الله ملا عبدالرسول مدنی کاشانی، انتشارات مرسل، 1388

 



 

پیام آقای حسینعلی پورمدنی مدیرمسئول انتشارات مرسل به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران با استفاده از تعالیم بلند مکتب اسلام و رهنمودهای نورانی حضرت امام خمینی(ره) با تأکید بر ویژگی‌های منحصربه‌فرد وحدت، ایثار و شهادت‌طلبی، استقلال‌طلبی، آزادی‌خواهی و سازش‌ناپذیری و عدم وابستگی به نظام سلطه شرق و غرب، برای دستیابی به اهداف انسانی، اسلامی و معنوی خود همراه با اهداف عدالت‌خواهی و کرامت انسانی و محو سلطه سرمایه‌داران بر زندگی مردم، ثمره همبستگی و پایداری مردم در رهروی از اندیشه‌های مدبرانه امام راحل است و رمز مانایی انقلاب تا به حال حفظ روحیه شهادت‌طلبی و ایثارگری است که از ابتدا، انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانید و ما را در همه‌ی حوادث پس از انقلاب بیمه نموده است.
حضور پر شور و غیرتمندانه مردم در راهپیمایی 22 بهمن نشان از همدلی و اتحاد مردمی است که در هر شرایط یار و یاورو پیرو فرمایشات رهبر معظم و فرزانه انقلاب می‌باشند. این حضور ضمن آنکه تأکیدی بر حمایت قاطع از آرمان‌های به‌حق جمهوری اسلامی می‌باشد، جوابی است دندان‌شکن بر یاوه‌گویی‌های دشمنانی که از بهمن ۱۳۵۷ تا‌کنون یک‌دم از شیطنت و فتنه‌انگیزی کوتاه نیامده‌اند و مشارکت ما جوابی محکم و کوبنده است به تمام تحریم‌های ضد انسانی استکبار و ایادی آنها. حضور مردم بیعتی مجدد است با خون تمام شهیدان از آغاز انقلاب تا خون همیشه جوشان مدافعان حرم خصوصاً خون همیشه جوشان سردار دل‌ها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی.
اینجانب ضمن تبریک این روز خجسته ، همگام با آحاد مردم شریف ایران به‌ویژه مردم فهیم و شهیدپرور کاشان و آران و بیدگل با حضور در راهپیمایی 22 بهمن فریاد آزادی‌خواهی، استقلال‌طلبی و عدالت‌خواهی خود را به گوش جهانیان رسانده و برگ زرین دیگری در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی رقم خواهیم زد.
21/11/98
حسینعلی پورمدنی
مدیرمسئول انتشارات مرسل کاشان

وحدت

نقش همدلی اتحاد ملی و اسلامی در پیروزی انقلاب، تداوم و تثبیت نظام جمهوری اسلامی

وحدت و انسجام یکی از مهم‌ترین عوامل حفظ بقای اجتماع بشری است که انسان‌ها برای برخورداری از یک زندگی شاد و بادوام چاره‌ای جز تحقق آن‌را ندارند و شرط حرکت به‌سوی رشد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و پیروزی در تمامی حوزه‌های زندگی است.

در ایران اسلامی باوجود قومیت‌ها و فرهنگ‌های خاص منطقه‌ای و وجود اقلیت‌های دینی نیاز به وحدت بیش از پیش احساس شده و جامعه ما در پرتو انقلاب اسلامی نشان داده است که باتوجه به این وحدت کلمه توانسته از آزمون‌های تاریخی سرافراز بیرون آمده و به شعارهای مبنایی خود که «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» حتی‌المقدور جامه عمل بپوشد.

رویکردهای تأثیرپذیری جوامع اسلامی از وحدت:

1- همسویی و همگرایی: وحدت و انسجامی که از ایمان و برادری امت اسلامی سرچشمه می‌گیرد پیوند روحی و همگرایی معنوی خاصی در جامعه ایجاد می‌کند و قلب‌ها را به همدیگر نزدیک می‌نماید و مانع اجرای توطئه‌ها و مسیرهای مخالفان می‌گردد.

2- دوستی، مهرورزی و مداراکردن و حسن معاشرت: یکی از نتایج ایجاد برادری و اتحاد اسلامی، ایجاد دوستی و عشق‌ورزی بین مسلمانان شده و مدارا با برادران دینی موجب سلامت، مسالمت، دوستی و برادری در یک جامعه اسلامی است و رواج و ترویج این خصلت‌های آرمانی، به برقراری ارتباط صحیح و سالم اجتماعی در بین مردم می‌انجامد.

3- اتحاد و انسجام مسلمانان و همدلی آنان به گزینش رهبران دینی با پشتوانه‌های عظیم مردمی می‌انجامد و از این طریق می‌تواند جامعه اسلامی را به‌صورت واحده در برابر صاحبان جهانی زور و تزویر قرار دهد و پیروزی امت اسلامی را تضمین نماید.


حضور حداکثري نماد وحدت اسلامی

در نظام جمهوري اسلامي همه اقشار ونیز گروه هایي که پايبندي خود را به نظام اثبات رسانده اند حق دارند در قالب قانون نظرات خود به طور جدي پيگيري و مطالبه نمايند و بي شک حضور حداکثري زمينه ساز تحقق بسياري از مطالبات مردمي در قالب گروه ها و انجمن ها و جمعيت هاي مختلف خواهد بود و تنها در صورت حضور حداکثري است که مي توان اين گونه مطالبات را محقق ساخت .با توجه به اتفاقات اخیر در کشور با توجه به دسیسه های بد خواهان انقلاب وملت  هم اکنون کشور براي تداوم اين انقلاب نيازمند پشتوانه اي محکم از حمايت مردمي است و اين  اتحاد مردمي زمينه ي مناسبي را براي موفقيت در عرصه‌هاي مهم سياسي اجتماعي فراهم خواهد نمود .

امام علي (ع) در نامه اي به مردم مصر به آنان نسبت به عواقب دوري از صحنه دفاع از دين در مقابله با دشمنان هشدار داده مي فرمايد: « اي مردم مصر,نگوئيد ما سرپرستي چون مالک و امامي چون علي داريم، اگردرصحنه نباشيد شکست مي خوريد. مادر حال نبرد و جنگ با باطل هستيم جامعه که در خواب باشد دشمن بيدارش او را رها نمي کند ومرد جنگجو بيدار است و جنگ و جهاد با خوابيدن و کناره گيري ازصحنه تناسب ندارد»

حضورومشارکت  مردم چه در جريان اعتصابات گسترده و تظاهرات سراسري در جريان انقلاب اسلامی و چه بعد از پيروزي انقلاب ، در صحنه های انتخابات وحضور در صحنه هاي مختلف جبهه و جهاد و… يك احساس وظيفه و تكليف الهي بوده كه از متن دستورات و احكام ديني بر مي آيد و از ديدگاه قرآن تحولات اجتماعي و سرنوشت امت با عزم و ارادة آحاد جامعه شكل مي گيرد:انَّ الله لا يُغيرُ ما بِقَوم حَتي يُغَيِروُا ما بِاَنفُسهِم.

در تئوري امام خمینی (ره) نقش مشاركت مردم و توجه به آراء ونظرات مردم از مباني ديني و سيره نبوي ، علوي و مهدوي سرچشمه مي گيرد. و تحقق نظام اسلامي نیز مشروط به پذيرش مردم بوده است.

امام خميني (ره) مي فرمايند:

« جمهوري اسلامي حكومتي متكي به آراي عمومي است مملكت توسط نمايندگان واقعي مردم اداره مي شود مردم از طريق نمايندگان خود تمامي امور جامعه نظارت دارند و هيچ تصميمي بدون مشورت مردم گرفته نمي شود. »

امير المومنين علي (ع) مي فرمايند:

« يا اَيْها النَّاسَ عَن ملاءِ اذِن انّ هذاَ مرَكُم لَيسَ لا حَدٍ فيهِ حق اِلاِمااَمرِتُم »
اي مردم اين امر در حكومت ، امر شماست هيچ كس جز آن كه شما او را امير خود گردانيد حق امارت بر شمار را ندارد.


امنيت ملي و وحدت اسلامی

امنيت ملي به معناي دستيابي به شرايطي است كه به هر كشوري امكان آن را مي دهد كه از تهديهاي بالقوه يا بالفعل خارجي و نفوذ سياسي اقتصادي و فرهنگي بيگانه در امان باشد و در راه پيشبرد توسعه اقتصادي و اجتماعي و انساني و تأمين وحدت و موجوديت كشور و رفاه عام فارغ از مداخله بيگانه گام بردارد.

حصول به امنيت ملي بدون وجود وحدت عمومي ممكن نيست واز سوي ديگر امنيت عمومي نخستين نتيجه مثبتي است كه از قبل وحدت ملي بدست مي آيد.

مقام معظم رهبري مي فرمايند:

« اگر وحدت ملي و امنيت ملي تأمين شود دولت هم مجال پيدا مي كند كارهاي خود مسئوليت هاي خود وظايف بزرگ خود را اجرا كند مي تواند به اقتصاد مردم برسد به اشتغال مردم برسد به مسائل زندگي مردم رسيدگي كند به مساله ي فرهنگي كشور رسيدگي كند اگر امنيت و وحدت نباشد اختلافات و جنجال باشد دائماً تشنج سياسي مي باشد. . . . »

در شرايط حساس كنوني كه دشمن در صدد بهره برداري از فرصتها براي تبديل آن به مسأله براي نظام است نيروهاي انقلاب با انديشه ورزي سعي كنند تا مسأله ها را به فرصتها براي رونق فزونتر سياسي و اقتصادي در حفظ انقلاب اسلامي تبديل نمائيد.


بيداري ، آزادي و آزادگي :

قطعاً يكي از  ارزش هاي والاي اجتماعي وجود فضاي مناسب براي تفكر و انديشه و نيز اظهار نظر و نقد برنامه ها و عملكرد مسئولان و مديران نظام و مبارزه با خفقان و استبداد كه از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي و برخواسته از متن دستورات ديني مي باشد آزادي توأم با آگاهي و ايمان زمينه است براي رشد و تعالي انسان و بروز و ظهور استعداد هاي الهي نهفته در آدمي .

امام خميني (ره) با آگاهي از گذشته تاريخ ملت مسلمان ايران كه همواره تحت سيطره ظلم و جور بودند وحدت ملي را در سايه آزادي و آزادگي و بيداري و هوشياري مردم ضروري مي دانستند . اسلام بزرگترين مدافع راستين اين ارزش مقدس بوده و انقلاب اسلامي پس از قرن ها حاكميت خفقان و استبداد ، توانست اساس آزادي انسان را در جامعه برقرار كند . همچنين قرآن كريم يكي از اهداف مهم پيامبر اعظم (ص) را آزاد كردن انسان ها از بند ها و زنجيرهاي كه درانديشه و عمل گرفتار آنند معرفي مي كند .

در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بر كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسئوليت او در برابر خداوند به عنوان يكي از پايه هاي ايماني نظام در جهت حفظ ارزشها نظام تأكيد شده است.

از اين رو نتايج داشتن وحدت

1- مسأله حضور حداكثري در جهت تحقق نظام و ثمرات عالي براي حفظ نظام

2- بيمه كردن كشور در مقابل حوادث گوناگون داخلي و خارجي

3- اقتدار نظام اسلامي در مجامع بين المللي

4- مرعوب نشدن دولت در مقابل تهديد هاي دشمن

5- شكست توطئه هاي تبليغي و رواني دشمن در نامقبول نماياندن نظام نزد مردم

6- زنده كردن فضاي زندگي پيشرفت و رفاه و تعالي كشور در نيل به اهداف عاليه و بسترسازي ظهور حجت حق.

7- استحكام و پايداري نظام .

هبري و ولايت فقيه عادل ديني محور اتحاد مسلمانان است  . بهترين  الگوي عيني اين رويکرد حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبري مي باشند.